English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (1723 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
porrect U منبسط کردن ارائه دادن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
expand U منبسط کردن توسعه دادن
expands U منبسط کردن توسعه دادن
expanding U منبسط کردن توسعه دادن
expand U منبسط شدن منبسط کردن
expands U منبسط شدن منبسط کردن
expanding U منبسط شدن منبسط کردن
rendered U ارائه دادن ترجمه کردن
renders U ارائه دادن ترجمه کردن
render U ارائه دادن ترجمه کردن
propounds U پیشنهاد کردن ارائه دادن
to put in U منصوب کردن ارائه دادن
exhibit U ارائه دادن ابراز کردن
exhibited U ارائه دادن ابراز کردن
exhibiting U ارائه دادن ابراز کردن
exhibits U ارائه دادن ابراز کردن
propone U پیشنهاد کردن ارائه دادن
propound U پیشنهاد کردن ارائه دادن
propounding U پیشنهاد کردن ارائه دادن
submit U واگذار یا تفویض کردن ارائه دادن
submits U واگذار یا تفویض کردن ارائه دادن
submitted U واگذار یا تفویض کردن ارائه دادن
produces U اقامه کردن ارائه دادن سند
produce U اقامه کردن ارائه دادن سند
submitting U واگذار یا تفویض کردن ارائه دادن
produced U اقامه کردن ارائه دادن سند
To submit something to someone. U چیزی را به کسی تسلیم کردن (ارائه دادن )
presented U ارائه دادن
put in U ارائه دادن
knuckle under <idiom> U ارائه دادن
tendering U ارائه دادن
presenting U ارائه دادن
bring forward U ارائه دادن
produces U ارائه دادن
hold forth U ارائه دادن
produced U ارائه دادن
produce U ارائه دادن
give U ارائه دادن
presents U ارائه دادن
giving U ارائه دادن
tendered U ارائه دادن
misrepresentation U بد ارائه دادن
tender U ارائه دادن
gives U ارائه دادن
tenderest U ارائه دادن
present U ارائه دادن
extending U منبسط کردن
extends U منبسط کردن
explode U منبسط کردن
rarify U منبسط کردن
rarefy U منبسط کردن
extend U منبسط کردن
exploding U منبسط کردن
explodes U منبسط کردن
exploded U منبسط کردن
forthcoming U اماده ارائه دادن
to produce testimony U مدرک ارائه دادن
submit U ارائه دادن پیشنهادکردن
putting U ارائه یا توضیح دادن
submits U ارائه دادن پیشنهادکردن
puts U ارائه یا توضیح دادن
put U ارائه یا توضیح دادن
submitted U ارائه دادن پیشنهادکردن
submitting U ارائه دادن پیشنهادکردن
stretch U منبسط کردن کش امدن
stretched U منبسط کردن کش امدن
stretches U منبسط کردن کش امدن
alleging U دلیل اوردن ارائه دادن
alleges U دلیل اوردن ارائه دادن
allege U دلیل اوردن ارائه دادن
put U ارائه دادن دراصطلاح یاعبارت خاصی قراردادن
putting U ارائه دادن دراصطلاح یاعبارت خاصی قراردادن
puts U ارائه دادن دراصطلاح یاعبارت خاصی قراردادن
project U ارائه دادن بیرون زدن پیش امدن پروژه
projected U ارائه دادن بیرون زدن پیش امدن پروژه
projects U ارائه دادن بیرون زدن پیش امدن پروژه
let off <idiom> U خالی کردن (تفنگ)،منبسط کردن
authentication U به سند یا رونوشت مصذق ان اعتبار و اقتدار قانونی دادن به نحوی که در مقام اثبات قانونا قابل ارائه باشد
represent U ارائه کردن
represented U ارائه کردن
represents U ارائه کردن
lead proof U ارائه دلیل کردن
producing U اقامه ارائه کردن
forthcomming U اماده برای ارائه کردن
subsequent filing [application, documents] U ادا کردن پس از ارائه درخواست نامه
prolate U منبسط
distent U منبسط
trig U منبسط
patulous U منبسط پهن
expanded U منبسط شده
stretches U منبسط شدن
expander U منبسط کننده
stretched U منبسط شدن
stretch U منبسط شدن
upstroke U خط منبسط بطرف بالا
cellular expanded U بتن با حفره منبسط
porrect U پهن شده منبسط
artificial expended clay U رس منبسط شده مصنوعی
volume expander U منبسط کننده دینامیکی
extensor U عضلهء منبسط ماهیچهء بازکننده
extensible U منبسط شدنی توسعه پذیر
disciplining U نظم دادن ادب کردن تربیت کردن انضباط دادن
disciplines U نظم دادن ادب کردن تربیت کردن انضباط دادن
discipline U نظم دادن ادب کردن تربیت کردن انضباط دادن
to depict somebody or something [as something] U کسی یا چیزی را بعنوان چیزی توصیف کردن [وصف کردن] [شرح دادن ] [نمایش دادن]
k display U ارائه کی
d display U ارائه دی
displays U ارائه
l scan U ارائه ال
l display U ارائه ال
k scan U ارائه کی
range bearing display U ارائه بی
m scan U ارائه ام
f scan U ارائه اف
f display U ارائه اف
ppi scan U ارائه پی پی ای
displaying U ارائه
n scan U ارائه ان
production U ارائه
j scan U ارائه جی
j display U ارائه جی
g scan U ارائه جی
g display U ارائه جی
h scan U ارائه اچ
h display U ارائه اچ
adductor U ارائه
presentment U ارائه
m display U ارائه ام
productions U ارائه
displayed U ارائه
d scan U ارائه دی
display U ارائه
representation U ارائه
p display U ارائه پی
n display U ارائه ان
representations U ارائه
exhibition U ارائه
exposal U ارائه
exhibitions U ارائه
exposure U ارائه
exposures U ارائه
presentation U ارائه
c scan U ارائه سی
b scan U ارائه ب
c display U ارائه سی
shew U ارائه
offering U ارائه
b display U ارائه ب
p scan U ارائه پی
presentations U ارائه
conduct U هدایت کردن انتقال دادن انجام دادن رفتار
conducted U هدایت کردن انتقال دادن انجام دادن رفتار
conducts U هدایت کردن انتقال دادن انجام دادن رفتار
conducting U هدایت کردن انتقال دادن انجام دادن رفتار
presentations U ارائه عرضه
productions U ارائه ساخت
presentation U ارائه عرضه
showing U ارائه اشکارسازی
profert U ارائه سند
showings U ارائه اشکارسازی
offers U پیشکش ارائه
renderable U قابل ارائه
production U ارائه ساخت
renderer U ارائه دهنده
misrepresentation U بد ارائه نمودن
shows U ارائه نمایش
show U ارائه نمایش
showed U ارائه نمایش
offer U پیشکش ارائه
offered U پیشکش ارائه
presentability U قابلیت ارائه
to picture U شرح دادن [نمایش دادن] [وصف کردن]
probation U ارائه مدرک ودلیل
devil's advocate <idiom> U [ارائه استدلال مخالف]
presenting bank U بانک ارائه کننده
documentation U ارائه اسناد یا مدارک
probational U ارائه مدرک ودلیل
imageing model U روش یا مدل ارائه تصاویر
contract for supply U قرارداد جهت ارائه کالا
forthcoming <adj.> U آماده به ارائه [نزدیک به تحقق]
Application may be filed by ... U مهلت ارائه تقاضا نامه تا ... است.
money player U ارائه کننده بهترین بازی درموقعیتهای دشوار
We would appreciate it if you could provide us with some information about ... U ما سپاسگزار می شویم اگر اطلاعاتی در باره ... به ما ارائه کنید.
reduce U تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reduces U تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reducing U تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
foster U تشویق کردن- حمایت کردن-پیشرفت دادن- تقویت کردن- به جلو بردن
sidekicks U تقویم ملاقات وشماره گیر خودکار تلفن ارائه میدهد
sidekick U تقویم ملاقات وشماره گیر خودکار تلفن ارائه میدهد
to temper [metal or glass] U آب دادن [سخت کردن] [آبدیده کردن] [بازپخت کردن] [فلز یا شیشه]
society of certified processors U سازمانی که علائق و خواستههای متخصصین تایید شده کامپیوتر را ارائه میدهد
to inform on [against] somebody U کسی را لو دادن [فاش کردن] [چغلی کردن] [خبرچینی کردن]
assign U مامور کردن محول کردن واگذار کردن سهمیه دادن
assigned U مامور کردن محول کردن واگذار کردن سهمیه دادن
assigning U مامور کردن محول کردن واگذار کردن سهمیه دادن
assigns U مامور کردن محول کردن واگذار کردن سهمیه دادن
performance monitor U برنامهای که سطوح خدمات ارائه شده توسط یک سیستم کامپیوتری را پی گیری میکند
scopolamine U ی که با تزریق این ماده وامثال ان گرفته شده باشدقابل ارائه به دادگاه نیست
proof of debt U سندی که از طرف بستانکار شخص ورشکسته یامتوفی یا شرکت در حال تصفیه ارائه میشود
word perfect U یک کلمه پرداز سریع که درچندین نسخه ارائه شده و به کامپیوتر مورد نظر بستگی دارد
word-perfect U یک کلمه پرداز سریع که درچندین نسخه ارائه شده و به کامپیوتر مورد نظر بستگی دارد
Recent search history Forum search
1Potential
1strong
1To be capable of quoting
1set the record straight
2دلیل قرار دادن no1 بجای number 1
2دلیل قرار دادن no1 بجای number 1
1Arousing
1pedal pamping
1construed
1آسیب شناسی مولفه های موثر بر تحکیم بنیان خانواده و ارائه راه کارهای مدیریتی
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com